خدا چرا دیگه مثل همیشه کمکم نمی کنی
چرا چند وقتیه باهام قهری اخه مگه عماد چیکارکرده
چرا دیگه مثل قدیم وقتی شبا می خوابم نمی تونم بیام تو آسمون تا خود صبح باهات حرف بزنم
چرا دیگه به حرفام گوش نمیدی
کمکم کن خداجونم
دارم کم میارم
دیگه تحمل ندارم
چقدر صبرکنم
آره درسته من از اون بنده های صالحت نیستم
ولی مگه بنده های خوبت همش باید دعاکنن
چقدردعاکنم....تاکی خدا
نه من فراموش نکردم...مگه می تونم فراموش کنم
توی ذهنم ملکه شده اون همه نعمتا
اون همه خوبیا
آره یادمه وقتی که 4 ساله بودم ساعت 3 شب چطور افتادم توی چاه آب خونه خاله همه فکرکردن من مردم
ولی با فرشته هات کمکم کردی
خدا همه این چیزهارو یادمه
تموم کارهایی که دقیقه 90 درست می شد
این بارم کمکم کن خداجونم
به همین ماه مبارک رمضان هرچی بگی قبوله...
خدا همین نزدیکی ست
چشمهایت را ببند و گرمی مهربان دستانش را روی دست هایت احساس کن
خدا همین دوربر منتظر یک قدم از توست تا در آغوشت بگیرد
آغوشت را بازکن خدا منتظرت است
خدا بزرگه همیشه بهت کمک میکنه نگران نباش
حتما می بینه که نیاز به کمک داری و بموقع مید سراغت زمانی که انتظارش رو نداری
سلام عمادجان
اتفاقی به وبت سرزدم قشنگ بود
فکرکنم خیلی وقته اژ نکردی
چندوقت ی بار اژ میکنی؟
همه ی ما ادما تنهاییم ولی چرا باورش نداریم
دوست داشتی سر بزن