پسرایرونی

پسرایرونی

حرف دل یه پسرعاشق ایرونی
پسرایرونی

پسرایرونی

حرف دل یه پسرعاشق ایرونی

وتو...

 

و تو

تو که از من فرسنگ ها دوری، تو که دلم برایت بی تابی می کند، تو که تمام لحظه هایم را ربوده ای، تو که با یادت اشک هایم بی اختیار گونه هایم را لمس می کند، تو که برای من و من برای تو از هم گذشتیم، دیگر تاب دوری ندارم، بی تو لحظه لحظه این زندگی برایم پوچ و بی معناست، به تو می اندیشم و آرزویت را در دل دارم.

وفایعنی..........

 

 

برو زیبا بروتنها میان نامه هایت می نوشتی زندگی زیباست و من هم زندگی را در تو می دیدم

برو استاد خوبی ها به من درس وفا دادی خیالی نیست درد بی تو بودن را تحمل بهترین راه است

 و من هم خوب فهمیدم وفا یعنی خداحافظ.

چه زود از یاد بردی

 

چه زود از یاد بردی چه زود از خاطرت رفت
که من به یادت زنده بودم
که عشق را برایت معنا دادم
چه زود فراموش کردی
دلم را بخاطر تو از یاد برده بودم
وای بر تو
که چه زود از یاد بردی
قلبم را به اجبار به نامت کرده بودم
و وای بر من
که چه زود فراموش شدم
نمی دانم خاطرت هست یا که آنرا نیز فراموش کردی که من تنها با صدای تو آرام بودم
نمیدانم یادت هست
تمام راهم را برای تو آواز می کردم
میدانم دیگر هیچ یادت نیست
من همان تنهای آواره ای خواهم شد
که تو مرا یافته بودی

 

باورش سخت است

 

باورش سخت است

روزگارانی فرا خواهد رسید

که اشک دیگر قدرتی نخواهد داشت

ان روزها دیگر روزنه امیدی نخواهد بود

در دلها مهری نخواهد ماند ...

جز حزن و پیری دیگر چیزی نخواهد بود

مگر نه اینکه حاصل یکرنگی جز این است؟

دیگر روزی نخواهد بود که غنچه ای به باد تو در دلم بروید

ان غنچه های عشق ،نشکفته خشکید !

روزی میرسد که تقویم من

فقط زمستان خواهد داشت

نمیگویم گله دارم اما ...

در ان روزها حتی شبنم چشمان تو دردی را دوا نمیکند

حتی گرمی نگاهت التیام بخش نخواهد بود

دور شدیم از هم در این دنیای بزرگ

تو چون کوه استوار بمان

من هم انقدر دور میشوم

که کوچک و کم شوم

که دیگر به چشم تو نیایم...

قصه آدما

قصه آدما

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما کسی رو دوست داریم که از ما فرار می کنه و از کسی که به ما عشق می ورزه  دوری می کنیم

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما برای کسی که نمی بینیم گریه می کنیم ولی کسی را که می بینیم  به گریه می اندازیم

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما عاشق اونایی هستیم که هیچ احساسی نسبت به ما ندارند ولی نسبت به اونایی که به ما عشق می ورزند بی احساسیم...

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما به اونایی دل می بندیم که ظاهرا دوستمون دارند ولی دل اونایی که واقعا دوستمون دارند رو می شکنیم...

قصه عجیبی است : بسیاری از ما آدما وقتی تنها می شیم یاد دوستامون می افتیم ولی وقتی با همیم قدر همو نمی دونیم...

روزگار ما آدما روزگار غریبی است نازنین ...