پسرایرونی

پسرایرونی

حرف دل یه پسرعاشق ایرونی
پسرایرونی

پسرایرونی

حرف دل یه پسرعاشق ایرونی

خدا دلم گرفته میدونی

 

میدونی خدا دلم گرفته میدونی که دیگه این تن زخم خورده من دیگه تحمل راه رفتن ونداره خدایا میدونم میدونی که چقدر دلم برات تنگ شده میدونم که میدونی چقدر دلم میخواد بیام پیشت میدونم...

خدایا چرا به من بال ندادی تا هروقت دلم گرفت بپرم بیام پیشت 

 

 خدای ا چرا حسرت یه بال و تو دلم گذاشتی چرا حسرت یه پرواز و تو دلم گذاشتی چرا.... 

خدا چرا من و توی این دنیای غریب تنها گذاشتی ؟ خدا چرا به من 

 

 چشمی ندادی که ببینمت؟ حالاکه تنهام نگم هیچ کسی و ندارم 

 

 اینقدر از بی کسیم گله نکنم خدایا چرا نمیبینمت چرا احساس میکنم  

 

تو هم تنهام گذاشتی چرا حالا که همه رفتن خدا تو هم من و تنها  

 

گذاشتی 

 

 چرا...

لحظه ها ...تنهایی.....لحظه ها

سلام بچه ها راستی این ماه تولد وبلاگمه